سالهای بی رقیبی سالهای بی تدبیری سالهای بی نیازی سالهایی که یکه تازی می کرد و سازمانی نداشت اپراتور اول و نشانش نشان شرکت مخابرات بود با این دیزاین نابهنجارش
بعد ها که ایرانسل آمد و نشانی ساخت هر چند ضعیف اما رنگ داشت رنگی سازمانی ساده بود و خوانا
رقابت پدید آمد هر چند نابرابر
ایرانسل اما هویت بصری داشت معلوم بود می شد شناختش
با همه ی ضعف هایش همین که از ابتدا برندشان را با هویت تصویری همراه کردند
خوب آمدند
مخابراتی ها تازه یادشان افتاد بود ده سال از دست رفت
,هیچ کاری نکرده اند برای اینکه مردم بدانند اسمشان چیست ، چه رنگی هستند نشانشان چیست راه افتادند اسم انتخاب کردند همراه اول
اسم خوبی بود اسم خوبی هست اما چه دیر مردم نمی دانستند و نمی دانند همراه اول شامل شماره های قدیم هم می شود یا همین اعتباری های جدید را می گویند همراه اول
یادشان افتاد نشانی بزنند رنگی دست و پا کنند
درست کردند اما با آن همه امکانات و پول مدیریت هنری آیا داشتند
آیا مشاور خوبی داشتند آیا کار را به کاردان سپرده بودند
نشانه نوشته غریبه با نشان تصویری
رنگ ها نیست آن رنگی که جسارت داشته باشد
ترکیبش را می گویم
از آنکه تقلید کرده بودند
خودش نشانش را عوض کرد
فکر کنید اگر از ابتدا دست به کار می شدند امروز چه سرمایه عظیمی داشتند از نشان و رنگ وبرندی که بر آن استوار بود
رایتل اما قبل از آمدن بهتر نشان داد
این نیز اگر چه با نگاهی به نشان اپراتوری دیگر طراحی شد
اما اشکالی در این نیست
به ویژه اگر نظر استیون میچل را باور داشته باشیم که گفت:
«اصالت هیچ ربطی به اولویت ندارد ، تصویر مثل کلید موسیقی است صرف اینکه قبلا کسی از جی مینور استفاده کرده باشد موتزارت را مقلد نمی کند»
با کاستی هایی که دارد من دوست دارم رایتل را تشویق کنم
و مخابرتی ها را سرزنش کنم دوست دارم بدشان را بگویم اگر چه مشترکشان هستم
دوست دارم ایرانسلی ها را تشویق کنم که هویت بصری دارند از اول داشتند حتی اگر ضعیف حتی اگر بد
درس بگیریم اگر از این ماجرا
عبرت بشود اگر برایمان
یادمان می ماند که چگونه پیشگیری کنیم از هدر رفتن سرمایه ها مان سرمایه هایی که پیدا نیستند
اما همه آن را می بینند
محمود مهدی زاده مرقی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر