۱۳۹۵ تیر ۷, دوشنبه

سیستم های آموزشی و مدارس ومراکز آموزشی در سراسر دنیا در همه ی مقاطع و در مقاطع پایین تحصیلی به طور اخص ماشین های کُشنده ی تفاوت و خلاقیتند. سیستم هایی که آدم های گوناگون و متفاوت رو تحویل می گیرند و طی سالهای متمادی و مستمر با انواع روش ها و اجبارها، تشویق ها و تنبیه ها تلاش می کنند با جدیت و البته با قالبهای یکسان افرادی هم شکل و همسان تحویل جامعه دهند. مثل آجرهای همشکلی که با یک نوع قالب شکل گرفته اند. اندک آدم هایی پیدا می شوند که جان سالم از چنگ سیستم های حاکم پیش ببرند و بتوانند خودشان رشد کنند. استثنائاتی که یا با ترک تحصیل یا شرایط خاصی که داشته اند یا در اثر بینش و دانش والدینی آگاه و یا تیز بینی آموزگاری متفاوت و اندیشمند. اگر چه برای خانواده های امروزی مشکل است فرزندان خود را جدا از سیستم های آموزشی حاکم ، پرورش و آموزش بدهند ، اما آگاهی از این نقیصه ی بزرگ باعث می شود دست کم روزنه هایی برای نجات روح و روان فرزندان خود از فشار سیستم ها باقی بگذارند.


via IFTTT

۱۳۹۰ بهمن ۱۸, سه‌شنبه

رایتل و اقدامی ناپسند

چه قد ناراحت میشه آدم  وقتی یکی بزرگای یه قومی رو دوس دارن کوچیک کنن   دست بندازن
چه قد ناراحت میشه آدم وقتی بزرگای یه قوم قدر خودشونو نمیدونن
چه قدر بده یه خبره   به روز نباشه
درباره ی نشان اپراتورهای تلفن همراه    با عنوان  سالهای بی رقیبی   یه پست نوشته بودم قبلا
اما انتشار آثار پیشنهادی تنی چند از اساتید محترم گرافیک واسه رایتل باعث شد بنویسم که:
خوبه که گرافیست های ما به همون اندازه و بیشتر از این که در زمینه گرافیک ممارست می کنن و مهارت دارن در زمینه ی بازار   برندینگ   تجارت   تکنولوژی هم به روز باشند
ببینین من قبلا تو اون مطلب گفتم این نشان رایتل قابل تحمل تره   اصولی تره   نسبت به نشان دیگر اپراتورها   اما این روهم گفتم این نشان با نگاهی به نشان اپراتوری دیگر طراحی شد








و البته تاکید کردم که ایده گرفتن از یه نشان دیگه در حدی که نشه بهش گفت کپی   اشکالی نداره  و از قول استیون میچل نوشتم:
«اصالت هیچ ربطی به اولویت ندارد ، تصویر مثل کلید موسیقی است   صرف اینکه قبلا کسی از جی مینور استفاده کرده باشد   موتزارت را مقلد نمی کند»
اما  ....... از انتشار آثار اساتید بزرگی چون قبادشیوا  و ... برای ارز اندام دلم گرفت
و نمیدونم چه کسی آثار این اساتید رو در اختیار این سایت که اتفاقا خودش یه پیشنهاد دهنده نشان بوده   گذاشته








اما یه نگاه به این توجیهات تصویری بندازین



و دوباره یه نگاه به نشان شرکت qriocity
 
و یه نگاه به آثار اساتید
واقعا بعضی هاشون زحمت کشیدن  اما  اکثر این نشان ها ، از نشان های امروزی   از نیازهای امروزی   از الزامات فنی ابزارهای ارتباطات امروزی     دور هستند.

۱۳۹۰ بهمن ۱۴, جمعه

هویت بصری ایران خودرو

ایران خودرو بزرگترین شرکت خودروسرهم کنی ایران است
نگاهی یه کم کارشناسانه به هویت بصری و نشان های این شرکت یه حسی به ادم میده که آخه این همه امکانات و پول چرا یه کار درست و حسابی اینا نمی کنن
چرا یه نشان خوب ندارن
اول این که چرا یک نشان ندارن
دوم اینکه چرا این نشان خوب نیس
اصلا نشان ایران خودرو الان چیه
این نشان سمند رو که واسه محصولات سمند طراحی کردند   نشان اصلی شرکته    یا نه 
اون نشان قدیمی شرکت   اون ارابه ی معروف که سالها پشت پیکان ها دیدیم اون رفت به کلی یا هنوز هست
اصلا برنامه و سازمان هویت بصری شرکت چیه
این نشان سمند قرار بود نشان یه گروه از محصولات بشه یا .....
لوگو تایپ ایران خودرو رو که آقای بیژن جناب کشیده بودند کجاها استفاده می کنند
وای وای وای اون زور تپونی دیزل رو که دیگه نگو    ایران خودرو دیزل که شکنجه گاهیست واسه خودش    نیگاش کنی ، جنایت های چنگیز به این طرف رو گردن می گیری
آخه نکنین جون مادرتون این کارا رو 
چرا هیش کی هیچی حالیش نیس تو این شرکتهای دولتی
چرا هر کی ساز خودش رو میزنه
حالا یکی بیاد این وضعو جمعش کنه
به خدا کار سختی نیست
حالا باید کدومش رو به عنوان نشان قبول کنیم.  کدوم دو تا رو
این اسم های جدید و این مدل های غریب این نوشته های پشت خودرو ها رو که دیگه هیچ   ikco رو نوشتند پشت این سمندا   اووووووووووووووووف




حالا ترمیم نشان یه امری هست تو همه ی دنیا   آرم هاشون رو به روز می کنند    نه بی حال و روز   مثلن تو شرکت های خودروسازی   یکی که اتفاقا   نشانش زیاد دچار ترمیم و تغییر شده   همین همکار محترم ایران خودرو هست     جناب پژو خان    اما این کجا و اون کجا    این سیر منطقی رو ببینید و اون روال بی منطق رو   نه تو رو خدا نیگا کنیین



   بگذریم از شرکت های بزرگ و معتبری مثل پورشه که نشانش رو با همه ی ایرادایی که بعضی نشان های قدیمی دارن   و البته متناسب با حال و هوای زمان خودشون طراحی شدن  حفظ کردن و دوس داشتنی هم هستن



محمود مهدی زاده مرقی





۱۳۹۰ بهمن ۸, شنبه

نگاهی خوشمزه به نشان شرکت های بیمه ایران


نگاهی مختصر به نشان شرکت های بیمه ایران

اول بیمه رازی:
واقعا که زحمت کشیده اند
نه این که فرم کار بد است اما این نشان چه چیزی دارد برای عرضه
برای جلب توجه  نوشتارش   
فونت که نامتناسب است
علامت تیکش را که هیچکس تا به حال ندیده و شروعش از همین جاست
پدیده ایست این نشان    خیلی رویش فکر شده  

بیمه پارسیان:
فونت نوشتار و ترکیب قرارگیری حروف همگی نشان از شناخت بالای طراح دارد از شیوه های خوشنویسی و گرافیک   والللا
آن شکلک بیچاره را هم که گذاشته اند آن وسط دایره زرد می کشد آدم را از خوشی
واقعا که ترکیبی است همه جوره دلچسب و فنی و منطبق بر اصول

کارآفرین:
نستعلیق که یک انتخاب کارشناسی شده است 
لوزی و مربع و کمانهای پره پنکه ای اش هم که جان میدهد برای نشان تعمیرگاه قطعات خرمنکوب و لوازم جانبی کمباین


بیمه امید  دیگه از کجا اومد
فکر کنم این تصویر رو که به عنوان نشانه استفاده می کنند از دفترچه خاطرات دوران سربازی مدیر عامل باشه
غروب و درخت جوانی عاشق  و تنهایی و امید و......

بیمه دی
بیش از اینکه آرامش و اطمینان به بیننده منتقل کند
استرس و بیقراری آدمی را منتقل می کند در دستگاه گریز از مرکز
گویی هر آن تو را پرت می کند به گوشه با شدت تمام
بهتر است درباره فرم و ترکیب و از این قبیل صحبت نکنیم  گناه دارد بیچاره


حافظ
درسته به درد می خورد برای روی جلد دیوان حافظ
بیش از آنکه به فکر بیمه باشد به فکر ادبیات است آنکه می بیند این نشان را

البرز   ایران   آسیا 
را به خاطر کسوتشان رها می کنیم
ایرانکه از دورانیست که نشان به این نشان نیود همین هم که هست بسیار با ایران و بیمه و قدمت و ..... هماهنگ است
آسیا که در زمان خودش نشان غولی داشت  
و البرز که آن روزها بسیار خلاقانه می نمود
اگر چه همگی در نوشتار باید تجدید نظر کنند 

معلم
این که طراحش میخواسته نقشی از مهرهای دست ساز داشته باشد
به خودی خود مشکلی ندارد
اما آدم صراحت و دقت را از این لوگو درک نمی کند بیشتر به درد سفره خانه ی سنتی می خورد و چایی قند پهلو و گپ و قلیان ودیزی
زیاد جدیش نمی شود گرفت

نوین
اصلا چه اصراریست که نشان بیمه ها و بانک های مربوطه به زور هم خانواده باشند  این قد خشکی و عدم انعطاف و این فضا های منفی تیز و کشنده  آدم را هل می دهد برود روح وروانش را بیمه کند در برابر خطرات ناشی از دیدن این گونه نشان ها

توسعه 
فونتش که من را کشته
یک دود کش هم کم دارد خانه اش
نمی دانم اگر دایره نبود طراح های محترم چه می کردند برای طراحی نشان بانک ها و بیمه ها
آخه این دایره وسط این نشان چه می کند

پاسار گاد
پاسارگاد هم که مجوز ساخت طبقه بالا را از شهرداری نگرفته اماجایش را گذاشته که اگر مجوز دادند یک طبقه دیگر بسازند
اگر چه خداییش نشان بدی نیست


سامان
شکر خدا دایره بوده که اینها هم نشان داشته باشند

سینا
این بنده خداها خواستند خلاقیت به خرج دهند   دایره را برداشته اند و لوزی به جایش گذاشته اند بقیه اش هم که مثل سامان و توسعه دورش دیوار کشیده اند بسته به قواره ی زمین دیوارها فرق میکند
یکی صاف یکی قوس دار یکی هر دووانه

ملت
خدا پدرش را بیامرزد که برای پدر و مادر واضع خط بنایی فاتحه بخواند
کاری کرد که نشود به این بنده خدا بگویی ب دو تا نقطه ندارد
ولی همو هم جوابی برای شلغوز کردن شخصیت حرف میم در این نشان ندارد

..................................


محمود مهدی زاده مرقی

۱۳۹۰ بهمن ۷, جمعه

سالهای بی رقیبی


 سالهای بی رقیبی    سالهای بی تدبیری    سالهای بی نیازی سالهایی که یکه تازی می کرد  و سازمانی نداشت  اپراتور اول   و نشانش نشان شرکت مخابرات بود با این دیزاین نابهنجارش




















بعد ها که ایرانسل آمد و نشانی ساخت هر چند ضعیف اما رنگ داشت رنگی سازمانی    ساده بود و خوانا
رقابت پدید آمد هر چند نابرابر
ایرانسل  اما هویت بصری داشت   معلوم بود  می شد شناختش
 با همه ی ضعف هایش همین که از ابتدا برندشان را با هویت تصویری همراه کردند 
خوب آمدند   










مخابراتی ها تازه یادشان افتاد بود  ده سال  از دست رفت 
,هیچ کاری نکرده اند برای اینکه مردم بدانند اسمشان چیست ، چه رنگی هستند   نشانشان چیست   راه افتادند اسم انتخاب کردند      همراه اول    
اسم خوبی بود  اسم خوبی هست اما چه دیر     مردم  نمی دانستند و نمی دانند همراه اول شامل شماره های قدیم هم می شود یا همین اعتباری های جدید را می گویند همراه اول 
یادشان افتاد نشانی بزنند رنگی دست و پا کنند
درست کردند اما با آن همه امکانات و پول                     مدیریت هنری آیا داشتند
آیا مشاور خوبی داشتند  آیا کار را به کاردان سپرده بودند
نشانه نوشته غریبه با نشان تصویری 
رنگ ها نیست آن رنگی که جسارت داشته باشد
ترکیبش را می گویم
 
از آنکه تقلید کرده بودند 
خودش نشانش را عوض کرد

فکر کنید اگر از ابتدا دست به کار می شدند امروز چه سرمایه عظیمی داشتند از نشان و رنگ وبرندی که بر آن استوار بود











 
 رایتل اما قبل از آمدن بهتر نشان داد 
این نیز اگر چه با نگاهی به نشان اپراتوری دیگر طراحی شد
اما اشکالی در این نیست
به ویژه اگر نظر استیون میچل را باور داشته باشیم که گفت:


«اصالت هیچ ربطی به اولویت ندارد ، تصویر مثل کلید موسیقی است   صرف اینکه قبلا کسی از جی مینور استفاده کرده باشد   موتزارت را مقلد نمی کند»

با کاستی هایی که دارد من دوست دارم رایتل را تشویق کنم
و مخابرتی ها را سرزنش کنم   دوست دارم بدشان را بگویم  اگر چه مشترکشان هستم


دوست دارم ایرانسلی ها را تشویق کنم که هویت بصری دارند از اول داشتند حتی اگر ضعیف  حتی اگر بد


 درس بگیریم اگر از این ماجرا
عبرت بشود اگر برایمان
یادمان می ماند که چگونه پیشگیری کنیم از هدر رفتن سرمایه ها مان سرمایه هایی که پیدا نیستند
اما همه آن را می بینند

محمود مهدی زاده مرقی







شروع خوب


کاری که خوب شروع شده ، نیمی از آن انجام شده است
هاریس

خود


انسان بدون تایید خودش نمی تواند راحت باشد
مارک تواین